جندی شاپور (البرز)

علمی فرهنگی

  خبرنگار امرداد - شهداد حیدری :

محمد بقايي«اگر خواست ما نگهداري كشوري به نام ايران است، چنين خواسته‌اي از هيچ راهي به‌دست نمي‌آيد، مگر از راه هويت ملي. اين ماندگاري از راه دين دست يافتني نيست. كدام ملت و كشوري را در جهان مي‌شناسيم كه همه‌ي مردم آن دين يگانه‌اي داشته باشند؟ چه رسد به سرزميني به بزرگي و گستردگي ايران كه مردم آن پيرو دين‌هاي گوناگونند. آن‌چه ما ايرانيان را به هم پيوند مي‌دهد، فرهنگ و سنت‌ها و آيين‌هاي ايراني است. همه‌ي آن‌ها را هم تنها در واژه‌اي به نام ”پارسي“ مي‌توان يافت.»
محمد بقايي(ماكان)، نويسنده و پژوهنده‌ي فرهنگ ايران، افزون‌بر آن‌چه از سخنان او بازگو شد، به ناديده گرفتن برخي از واژه‌هاي هويت‌ساز ايراني اشاره كرد و گفت: «موضوعي كه امروزه در جامعه‌ي ما به گونه‌اي ناپيدا، اما بسيار تاثيرگذار، جريان دارد، بدان اندازه كه ذهن همه‌ي كساني را كه به تماميت ارضي كشور مي‌انديشند، درگير كرده است، سست شدن برخي واژه‌هايي است كه پيوند‌دهنده‌ي هويت ملي ما هستند. يكي از اين واژه‌هاي بسيار اثرگذار، واژه‌ي ”پارسي“ است. مي‌خواهيم بدانيم كه آيا ”پارسي“ يك واژه‌ي محلي است؟ يا آن‌كه همه‌ي سرزمين ايران را دربرمي‌گيرد؟ آيا آن‌هايي كه مي‌گويند به‌كار بردن واژه‌ي پارسي ناديده گرفتن قوم‌هاي ديگر ايراني است، سخن درستي بر زبان مي‌آورند؟ يا آن‌هايي درست مي‌گويند كه ”پارس“ و ”پارسي“ را برابر با ”ايران“ مي‌گيرند و از آن، همان مفهومي را درك مي‌كنند كه از واژه‌ي ”ايران“ فهميده مي شود؟».
 
هخامنشيان نام «پارس» را براي همه‌ي ايران به‌كار مي‌بردند
به گفته‌ي بقايي ”پارس“ از واژه‌ي ”پارسواش“ يا ”پارسوا“ آمده است. او گفت: «پارسوا نام قومي بود كه در شمال باختري درياچه‌ي چيچست، كه امروزه به آن درياچه‌ي اروميه مي‌گوييم، زندگي مي‌كردند. آشوري‌ها چنان اين قوم را در تنگنا و فشار گذاشته بودند كه آن‌ها ناگزير شدند از آنجا كوچ كنند و به جايي بروند كه از دسترس و آزار آشوري‌ها دور باشند. پس راهي جنوبي‌ترين جاي ايران، در كنار خليج فارس، شدند. در آن زمان به اين بخش از ايران ”انزان“ يا ”انشان“ گفته مي‌شد. از ميان اين قوم كوچنده، كسي به نام ”هخامنش“ سررشته‌ي كارها را در دست گرفت و پس از او ”چيش‌پيش“ مسووليت كارها را به‌دوش داشت. در زمان”چيش‌پيش“ بود كه گستره‌ي فرمانروايي قوم پارس تا به جايي رسيد كه ما امروزه آن‌جا را استان فارس مي‌ناميم. پس دولت هخامنشي، يا قوم پارس، در استان فارس ساكن نبوده‌اند و تنها پس از گسترش فرمانروايي‌شان بود كه استان كنوني فارس را به دولت خود افزودند. آن‌هايي كه داد و بيداد مي‌كنند كه چون پارس نام ايالت و سرزميني از ايران است و نبايد آن را براي همه‌ي ايرانيان به‌كار بُرد، دست‌كم نمي‌انديشند كه خود هخامنشيان و پارس‌ها از ايالت فارس نبودند. آن‌ها فراموش كرده‌اند كه دولت هخامنشي، كه بيش از ٢ سده پايدار ماند و با نظم و توانايي بسيار فرمانروايي را پديد آورد كه ٤ ميليون كيلومتر مربع گستردگي داشت، نام خود را بر همه‌ي ايران گذاشته است(:تعميم داده است). در تاريخ جهان هم همين‌گونه بوده است. امپراتوريي‌هايي بوده‌اند كه نام خود را، يا نام شهري را كه از آن برخاسته‌اند، به همه‌ي فرمانروايي‌شان داده‌اند. نمونه‌ي آشكارش امپراتوري روم است كه چون از روم برخاستند، امپراتوري خود را”روم“ ناميدند. پس شگفت‌آور نيست كه ايرانيان نيز چنين كرده باشند و فراگيريي در نام، در تاريخ ايران نيز پيش آمده باشد. ساسانيان هم كه بيش از ٤ سده فرمانروايي‌شان به‌درازا انجاميد، از پارس بودند و نام پارس را براي همه‌ي ايران برگزيدند».

مردم جهان، ايران را به نام «پرسيا» مي‌شناسند
بقايي درباره‌ي اين كه چرا در جهان نام پارس به همه‌ي ايران داده شده است؟ افزود: «ريشه‌ي چنين نامي به يونان بازمي‌گردد. مي‌دانيم كه آتن خاستگاه فرهنگ و تمدن و مدنيت باخترزمين است. آن‌چه امروزه باختريان دارند، برپايه‌ي انديشه‌هاي افلاتون و ارسطو و فيلسوفان ديگر است. شناخت آن‌ها از خاور(:شرق) هم برگرفته از تاريخ هرودوت است. هرودوت در كتابش هرجا خواسته است از ايران نام ببرد، واژه‌ي ”پرسيا“ يا ”پرسا“ را به‌كار برده است. امروز هم در بسياري از كشورها مردم واژه‌ي ”ايران“ را به‌كار نمي‌برند و به‌جاي آن ”پرشيا“ مي‌گويند. در هنك‌گنگ كه بودم، مدير كتابخانه‌ي آن‌جا، كه يكي از مراكز مهم فرهنگي هنك‌‌كنگ بود، نمي‌دانست ايران كجاست! تنها زماني كه نام پرشيا را گفتم، دريافت كه ايران همان پرشيا است. در آمريكا و كشورهاي ديگر جهان هم همين‌گونه است.»
به سخن بقايي، در كتاب‌هاي فلسفي يونان نيز ايران ”پرسيا“ ناميده شده است. براي نمونه، ”دموكريتوس“ براي آن‌كه ارزش انديشه‌ورزي را نشان داده باشد، مي‌نويسد:”يك لحظه انديشيدن را با همه‌ي اقليم پارس برابر نمي‌كنم“. يعني در ذهن او جايي برتر و بزرگ‌تر از ايران نيست كه بتوان آن را با ارزش انديشيدن برابر كرد. افلاتون هم همه‌جا واژه‌ي ”پرسيا“ را آورده است. در نزد خود ما همين‌گونه بوده است. 
 
در نوشته‌هاي كلاسيك و ادبي، «پارس» به معناي «ايران» است
اين سخنران به گستردگي كاربرد واژه‌ي پارسي در نوشته‌هاي ادبي و كلاسيك ايران اشاره كرد و گفت: «در ادبيات فارسي هم همه‌ي شاعران و نويسندگان، ”پارس“ را برابر با واژه‌ي ”ايران“دانسته‌اند. در ”كليله و دمنه“ هرجا نام پارس آمده، ايران را پيش چشم داشته است. براي نمونه، در اين كتاب آمده است:”چنين گويد برزويه‌ي طبيب كه مقدم اطبا پارس بود“. يعني برزويه از همه‌ي پزشكان ايران برتر بود. يا باز در همين كتاب مي‌خوانيم كه كالايي را”از ديار هند به مملكت پارس آوردند“. اين‌جا هم پارس برابر با ايران است. عطار در ديباچه‌ي ”تذكره‌الاوليا”، آن‌جايي كه از سرچشمه‌هاي كتاب خود نام مي‌برد، مي‌نويسد:”برخي از اين كتاب‌ها به زبان عرب بود. من آن‌ها را به زبان پارسي برگرداندم“. نمونه‌هاي فراوان ديگري مي‌توان برشمرد كه به همين‌گونه است. پس پارس، فارس نيست. پارس، پارسي است. اگر عرب‌ها نمي‌توانند ”پ“ را تلفظ كنند، مشكل خود آن‌هاست. ما چرا بايد ”پارس“ را ”فارس“ بگوييم؛ يا ”خليج پارس“ را ”خليج فارس“ بخوانيم؟ گماني نيست كه برپايه‌ي همه‌ي گواهي‌هاي تاريخي، پارس برابر با ايران است.»

نبايد زبان‌هاي محلي بهانه‌اي براي ناديده گرفتن زبان پارسي باشد
بقايي آنگاه گفت: «برخي واژه‌ي پارس را دست‌آويز جدايي افكندن ميان قوم‌هاي ايراني كرده‌اند و تا نام پارس بُرده مي‌شود، مي‌گويند اين ”شوونيزم ايراني“ است! هم اين‌كه گفته شود كه زبان پارسي، ”زبان مادر“ است و بايد همه‌ي ايرانيان پيرو(:تابع) آن باشند، يكباره جوش مي‌آورند كه: اين هم شوونيزم است! اما نمي‌دانند كه حذف كردن زبان مادر همانند اين است كه بگوييم در ايران هر قومي پرچم جداگانه‌ي داشته باشد! اين كار پديد آوردن آشفتگي است. تفاوت ميان ”زبان مادر“ و ”زبان مادري“ هم همين است. آن‌ها مي‌گويند ما زبان مادري خود را نگه مي‌داريم، و به اين بهانه به زبان پارسي يورش مي‌برند. البته نگه‌داشتن زبان مادري خوب است. اما آيا بايد زبان مادري ابزاري براي از ميان برداشتن زبان مادر(زبان پارسي) باشد؟ آيا بايد ستون يك سراپرده را جدا كنيم و دلمان به تيرك‌هاي آن خوش باشد؟ آن‌چه اهميت دارد، تيرك اصلي است كه سراپرده را نگه‌داشته است.» 

ما نخست ايراني هستيم، سپس زاده‌ي يكي از شهرهاي ايران
بقايي افزود: «برخي از همين جدايي افكن‌ها مي‌گويند كُردي زبان مادري ماست. اما نمي‌دانند كه كُردي يكي از شاخه‌هاي زبان پارسي است. كُردها همان مادها هستند. نخستين پله‌ي ناداني اين است كه كسي بگويد:”من كُردم، تو فارس“! اين سخن نادرستي است. پارس و فارس همان ايران است. زماني از دكتر محمد معين، استاد بزرگ و فرزانه‌ي ما، پرسيدند:”شما كجايي هستي؟“. گفت:”من ايراني و زاده‌ي گيلانم“. همه‌ي ما بايد اين‌گونه باشيم. ما ايرانياني هستيم كه در شيراز، يا همدان، يا يزد‏، يا هرجاي ديگري از ايران زاده شده‌ايم. معين، كه درباره‌ي زادگاهش چنين پاسخي مي‌داد، پايان‌نامه‌ي دانشگاهي‌اش را درباره‌ي آداب و آيين‌ها و لهجه‌ي گيلاني‌ها ننوشت؛ پايان‌نامه‌ي او درباره‌ي ”مزديسنا و ادب پارسي“ بود.»

جدايي‌افكن‌ها مي‌خواهند هويت ايراني را از ميان بردارند

بقايي در پايان گفت: «به آن‌هايي كه دنبال جدايي از مركزيت فرهنگي ايران هستند، بايد گفت: «ناديده گرفتن فردوسي و سعدي و حافظ و سهروردي به كنار، آيا شما كرانه‌‌هاي درياي مازندران و نفت خوزستان و كرانه‌هاي دلپذير و زيباي گيلان را نمي‌خواهيد؟ نبايد فريب شبكه‌هاي تلويزيوني كشور ساختگي آن سوي مرزها را خورد. آن‌ها مي خواهند هويت ايراني را از ميان بردارند. جواناني هستند كه از روي ناآگاهي و بي‌خبري از تاريخ ايران، از آن سخنان گمراه‌كننده‌ اثر مي‌گيرند. چون شبكه‌هاي آن‌ها يكسره از زبان مادري سخن مي‌گويند. اما نمي‌دانند كه ٨٠ درصد آن زبان، فارسي است و اگر به دادشان نرسيده بودند، زبان آن‌ها در حوزه‌ي فرهنگ و مدنيت نمي‌توانست گليم خود را از آب بيرون بكشد.»
اين سخنراني پسين يكشنبه ١٢ شهريورماه در بنياد فرهنگي جمشيد جاماسيان انجام شد 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:ايران,هويت ملي,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

به مناسبت درگذشت نیل آرمسترانگ گزیده ای از زندگینامه این فضانورد مشهور در این پست قرار داده شده است:

 Neil Alden Armstrongنیل آرمسترانگ حاصل ازدواج استفان کونیگ آرمسترانگ و ویولا لوئیس انگل است و در شهر واپاکونتا، اوهایو به دنیا آمد.نیل از تباراسکاتلندی-ایرلندی و آلمانی است و دو خواهر و برادر کوچک تر دارد. پدرش استفان آرمسترانگ، حسابرس دولت ایالتی اوهایو بوده است و بارها در سراسر کشور نقل مکان کرده است. گفته می شود که نیل قبل از تولد ۱۵ سالگی اش در ۲۰ شهر مختلف زندگی کرده است. او به شدت به پرواز علاقه داشت.در سال ۱۹۴۷، آرمسترانگ تحصیل در رشتهٔ هوافضا در دانشگاه پردیو را آغاز کرد. او تنها فرد در خانواده اش بود که در دانشگاه پذیرفته شد. او مدرک لیسانس را در رشتهٔ دانش در مهندسی هوانوردی در سال ۱۹۵۵ از دانشگاه پردیو دریافت کرد و در سال ۱۹۷۰ در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، کارشناسی ارشد در رشتهٔ دانش در مهندسی هوافضا گرفت. آرمسترانگ دارای دکترای افتخاری از تعدادی دانشگاه است.آرمسترانگ در جنگ کره، بیش از ۷۸ ماموریت انجام داد و در مجموع در این جنگ ۱۲۱ ساعت روی هوا بود که بیشتر آن ها را در ژانویه ۱۹۵۲ انجام داد. او موفق به دریافت ۲۰ مدال هوایی، ۲۰ ماموریت رسمی، ستارهٔ طلای ۲۰، مدال خدمات کره ای و مدال تعهد شد.او در سن ۲۲ سالگی در تاریخ ۲۳ اوت ۱۹۵۲، نیروی دریایی را ترک کرد و به ستوان تبدیل شد.نیل با ژانت الیزابت شیرون که در در دانشگاه پوردو درس اقتصاد خانه را می خواند، ازدواج کرد. آن ها در تاریخ ۲۸ ژانویه سال ۱۹۵۶، در کلیسای جماعت در ویلمت در ایلینویز ازدواج کردنداین زوج دارای سه فرزند به نام های اریک، کارن و مارک هستنددر ماه ژوئن سال ۱۹۶۱، تشخیص داده شد که کارن در قسمت میانی مغزش تومور دارد. سرانجام با اشعه ایکس او را درمان کردند. اما سرانجام کارن در تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۹۶۲، به دلیل تضعیف سلامتی اش فوت کرد.

 او در سال ۱۹۵۸، برای انسان در فضای Soonset در برنامهٔ نیروی هوایی ایالات متحده آمریکاانتخاب شد. در نوامبر ۱۹۶۰، آرمسترانگ به عنوان بخشی از گروه آزمایشی X20 Dyna-Soar به عنوان هواپیمای فضایی نظامی انتخاب شد و در تاریخ ۱۵ مارس ۱۹۶۲، او به عنوان یکی از ۶ خلبان برتر و مهندسین هواپیمای نظامی در هنگام پرواز انتخاب شد.در ماه های پس از اعلام گروه دوم فضانوردان ناسا و برنامهٔ آپولو، آرمسترانگ بسیار هیجان زده شد. حدود ۱ هفته بعد از ۱ ژوئن ۱۹۶۲، آرمسترانگ که در نزدیک ادواردز کار می کرد، مشغول به کار در مرکز فضاپیمای سرنشین دار شد.در تاریخ ۱۳ سپتامبر ۱۹۶۲، دک اسلایتون با آرمسترانگ تماس گرفت و از او درخواست کرد که به سپاه فضانوردان ناسا بپیوندد. آرمسترانگ هم بدون تردید این پیشنهاد را پذیرفت. سه روز بعد، روزنامه ها گزارش دادند که وی "اولین فضانورد غیر نظامی" است. وی یکی از دو فضانورد غیر نظامی بوده است در حالی که الیوت یعنی نفر دوم، خلبان نیروی دریایی بوده است.

 سفر به ماه 

 

  هنگام پرتاب موشک ساترن ۵ به فضا، در اثر سرعت بسیار بالا، ضربان قلب آرمسترانگ به ۱۱۰ در دقیقه رسید.[۵۸] او به یاد سرعت فضاپیمای جمینای ۸ افتاد و سعی کرد خود را کنترل کند. این توانایی او باعث شد که بیماری فضایی نگیرد. هم چنین دو فضانورد دیگر آپولو ۱۱ هم بیماری فضایی نگرفتند. آرمسترانگ با انجام عملیات آکروباتی در هواپیما، باز هم نتوانست حالت تهوع نگیرد.

هدف فضاپیمای آپولو ۱۱، فرود بر نقطه ای خاص و ایمن از کرهٔ ماه بود. سه دقیقه مانده به فرود روی ماه، سفینه به درون چاله های فضایی افتاد و مثل توپ در فضا رها بود و به سرعت به سوی ماه می رفت.زنگ های خطر به صدا درآمده بودند و کامپیوترها مدام هشدار می دادند که نمی توانند این همه اطلاعات را پردازش کنند. سوخت سفینه هم تقریباً داشت تمام می شد.

آرمسترانگ با نگاه با سطح ماه دریافت که آن ها مستقیم به سوی تخته سنگ ها می روند. اگر فضانوردان کاری نمی کردند، مسافرت شان با یک انفجار تماشایی به پایان می رسید. او میدانست که باید چه کار کند. او هدایت سفینه را از دست کامپیوتر خارج کرد و خودش هدایت سفینه را بر عهده گرفت. سرانجام مسیر سفینه را عوض کرد، ولی فضایی که او برای فرود برگزیده بود، کاملا از تخته سنگ بود.آرمسترانگ آخرین شانس خود را امتحان کرد و برای آخرین بار مسیر سفینه را عوض کرد. سرانجام فضایی صاف پدیدار شد. در کمتر از ۳۰ ثانیه مانده به فرود بر ماه، سفینه را خاموش کرد تا خودش فرود بیاید.سرانجام در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹، اولین فضاپیمای انسان در ساعت ۲۰:۱۷:۳۹ بر روی ماه فرود آمد.پایه های فضاپیما، ۵ تا ۱۰ سانتی متر در ماه فرو رفت. سرانجام فضانوردان تمام امکانات رفتن از ماه را آماده کردند تا اگر اتفاقی افتاد، به سرعت از ماه دور شوند.پس از فرود دریچه باز شد و آرمسترانگ از نردبان پایین رفت. در یک قدم مانده به ماه، او سطح ماه را توصیف کرد: «من حالا در حال رفتن به ماه هستم.»

او سپس خود را برای گذاشتن پاهایش روی ماه آماده کرد. سرانجام نیل آرمسترانگ، در تاریخ ۲۱ ژوئیه ۱۹۶۹، در ساعت ۰۲:۵۶، در یک لحظهٔ تاریخی، پای چپش را روی ماه گذاشت. سرانجام یک جملهٔ بسیار معروف گفت: گفتاورد تزیینی|این گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است.آن زمان به دلیل کمبود و محدودیت امکانات، مردم فکر می کردند که متن اصلی این جملهٔ آرمسترانگ، همین بوده است، ولی پیتر شان فورد، در استرالیا با برنامه نویسی کامپیوتر ادعا کرد که متن دقیق جملهٔ آرمسترانگ این بوده است:«این گامی کوچک برای یک مرد و جهشی بزرگ برای بشریت است.»آرمسترانگ هم در پاسخ گفت که این جملهٔ را تصادفی گفته است و منظور خاصی از کلمهٔ "یک مرد" نداشته است و منظورش مردم بوده است.

 وقتی که آرمسترانگ در شبکهٔ بی بی سی و بسیاری از کانال های دیگر سراسر جهان، زندگی نامهٔ خود را بازگو می کرد، از ۳٫۶۳۳ میلیارد نفر جمعیت دنیا، این برنامه ۴۵۰ میلیون شنونده داشت.در کل ماموریت آپولو ۱۱، فقط پنج عکس از آرمسترانگ گرفته شده است. بیشترین عکس های این ماموریت از باز آلدرین گرفته شده است. معروفترین عکس آپولو ۱۱، عکس باز آلدرین است که روی کلاه او آرمسترانگ دیده می شود که در حال پیاده روی در ماه است.پس از آزمایش های علمی، آرمسترانگ بیشترین فاصله از فضاپیما را گرفت و برای قدم زدن، ۵۹ متر از فضاپیما فاصله گرفت. آخرین کار آرمسترانگ، یادبود از فضانوردان مرحوم شوروی مانند یوری گاگارین، لادیمیر کومارو، و فضانوردان مرحوم آپولو ۱ یعنی، گاس گریسوم، وایت اد و راجر چافی بود. 

جوایز

 

 آرمسترانگ جوایز و افتخارات بسیاری از جمله مدال آزادی رئیس جمهوری، مدال فضایی کنگره، تندیس و لوح یادبود گودارد رابرت، جایزهٔ سایلوانوس تایر، جام کالیر از انجمن هوانوردی ملی، و مدال طلای کنگره کسب کرده‌است. مکان‌های زیادی از جمله دهانهٔ آرمسترانگ، و سنگ‌های آسمانی از جمله سیارک ۶۴۶۹ آرمسترانگ به افتخار نام او نامگذاری شده‌اند. هم چنین آرمسترانگ افتخار پیاده روی هوا و فضا را کسب کرد. آرمسترانگ و خدمهٔ آپولو ۱۱، در سال ۱۹۹۹ دریافت کنندگان مدال طلای لانگلی از موسسه اسمیتسونیان بودند.

 در سراسر ایالات متحده آمریکا، نام بیش از یک دوجین ابتدایی، راهنمایی، و دبیرستانبه افتخار او نامگذاری شده‌اند. نام بسیاری از مکان‌های دیگر در سراسر جهان از جمله خیابان‌ها، ساختمان‌ها، مدارس، و جاهای دیگر آرمسترانگ و یا آپولو است.در سال ۱۹۶۹، قوم ترانه سرا و خواننده شان جان استوارت، برای ادای احترام به نیل آرمسترانگ و اولین گام او در ماه، آلبوم "آرمسترانگ" را منتشر کردند. در ماه اکتبر سال ۲۰۰۴، دانشگاه پردو اعلام کرد که ساختمان فنی و مهندسی جدید خود را آرمسترانگ خواهد نامید. برای این ساختمان ۵۳٬۲۰۰٬۰۰۰ دلار هزینه شد و در ۲۷ اکتبر ۲۰۰۷، طی مراسمی به آرمسترانگ اختصاص داده شد. در سال ۱۹۷۱، جایزهٔ سایلوانوس تایر از سوی آکادمی نظامی ایالات متحده آمریکا برای خدمات آرمسترانگ در غرب کشور اهدا شد.

   بیماری و مرگ

 بیانیه خانواده آرمسترانگ یک ادای احترام است. علی رغم این که بیشتر مردم فکر می‌کردند خانواده آرمسترانگ به او افتخار کنند، خانواده او خدمات آرمسترانگ را تنها یک خدمت به ملت خود دانستند. خانواده او می‌توانستند به خدمات نیروی هوایی و دریایی او و سفر تاریخی آپولو ۱۱ افتخار کنند. این پاسخ توجه بسیاری را از جمله توییتر جلب کرد.

 آرمسترانگ در تاریخ ۷ اوت ۲۰۱۲ برای رفع شریان‌های کرنر قلبی مسدودشده خود عمل جراحی کرد.سرانجام در تاریخ ۲۵ اوت ۲۰۱۲ به دلیل شریان‌های ناشی از این عمل جراحی در سین سیناتی، اوهایو درگذشت.چند ساعت بعد، باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در پاسخ به مرگ آرمسترانگ بیانیه‌ای شرح داد:«آرمسترانگ در میان بزرگترین قهرمانان آمریکای است. نه فقط در زمان خود بلکه در تمام دوران.» با توجه به بیانیه منتشر شده از سوی کاخ سفید، باراک اوباما افزود:«خدمه آپولو ۱۱، خواسته‌های شهروندان ایالات متحده را برآورده کردند و هرگز از یاد نخواهند رفت.»  هم چنین خانواده آرمسترانگ در بیانیه‌ای گفتند:«ما تمایلی به قهرمان دانستن نیل نداریم و او به عنوان خلبان جنگنده نیروی دریایی، خلبان آزمایش کننده و فضانورد به ملت خود خدمت کرده‌است. ما مراسم سوگواری این مرد بسیار خوب را می‌گیریم، زندگی شگفت انگیز خود را جشن می‌گیریم و امیدواریم که جوانان در سراسر جهان رویاهای ملتشان را به حقیقت بپیوندند و و بدون محدودیت و فشار به ملت خود خدمت کنند.

باز آلدرین، همراه آرمسترانگ در آپولو ۱۱ اظهار داشت:«برای درگذشت آرمسترانگ غمگینم. من توسط میلیون‌ها نفر در سوگواری این قهرمان آمریکا می‌پیوندم و همیشه او را یکی از بهترین خلبان‌ها می‌دانستم. واقعا متاسفم که نمی‌توانیم پنجاهمین سالگرد فرودمان روی ماه را همگی با هم جشن بگیریم.» مایکل کالینز، همراه آرمسترانگ در گردونه فرماندهی آپولو ۱۱ گفت:«به سادگی، او بهترین بود، و من از دست دادن او را وحشتناک می دانم.»چارلز بولدن، مدیر ناسا گفت:«آرمسترانگ برای یک گام کوچک بشر در جهان فراتر از خودمان برای همیشه در یادها خواهد ماند.»

    

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:نیل آرمسترانگ,درگذشت,سفر به ماه,اولین انسان در ماه,فضانورد, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

مایکل کلارک دانکن،بازیگر نقش اول مرد نامزد جایزه اسکار مسیر سبز در سن 54 سالگی در گذشت.

 Omarosa Manigault نامزد او و بازیگر تلوزیونی گفت:دانکن روز دوشنبه در یک بیمارستان واقع در لس آنجلس درحالی که برای یک حمله قلبی تحت درمان بود درگذشت.او 6فوت قد و 300 پوند وزن داشت همچنین در فیلمهای آرماگدون،سیاره میمونها و پاندای کنگ فو کار ایفای نقش کرده بود ولی همه اورا به خاطر فیلم زیبای مسیر سبز  به خاطر می آورند.



 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:مایکل کلارک دانکن,درگذشت,مسیر سبز,آرماگدون,سیاره میمونها ,پاندای کنگ فو, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

محققان دانشگاه ایالتی اوهایو به سرپرستی دکتر «میخائیل زامکوف» با استفاده از نانوبلورهای مصنوعی موفق به ساخت پنل‌های خورشیدی با دوام‌تر و با قابلیت تولید گاز هیدروژن شده‌اند.به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از جمله نقاط ضعف پنل‌های خورشیدی فتوولتائیک، گران بودن طراحی این سیستم، ضعف در ذخیره سازی انرژی در روزهای ابری و عمر نسبتا کوتاه پنل‌ها عنوان می‌شود.استفاده از مولکول‌های غیر آلی در ساخت پنل‌های خورشیدی باعث کاهش عمر این سیستم می‌شود؛ همچنین تأثیر اشعه فرابنفش خورشید و حرارت باعث کاهش عمر پنل‌ها به کمتر از 20 سال می‌شود.در روش ابداعی محققان دانشگاه اوهایو به سرپرستی دکتر «میخائیل زامکوف»، مولکول‌های آلی با دو نانوبلور غیر آلی تهیه شده از سلنید روی و کادمیم سولفید با کاتالیزور پلاتین جایگزین می‌شوند.مزیت اصلی این روش، فراهم شدن امکان استفاده همزمان جاذب نور و کاتالیست است؛ نانوبلورهای مصنوعی در مقایسه با مولکول‌های آلی بسیار با دوام‌تر بوده و حساسیت کمتری به گرما و اشعه فرابنفش خورشید نشان می‌دهند.پنل‌های خورشیدی با نانوبلورها علاوه بر تولید برق می‌توانند گاز هیدروژن نیز تولید کنند؛ با استفاده از این ظرفیت دوگانه، این پنل‌ها علاوه بر تولید انرژی در طول روز با استفاده از هیدروژن در طول شب نیز کارآیی دارند.

نتایج دستاورد جدید محققان در ساخت نسل جدید پنل خورشیدی در مجله «Visualized Experiments» منتشر شده است.


ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:نانوبلورهای مصنوعی ,پنل‌های خورشیدی ,فتوولتائیک, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

کارد سرو پیتزا-جندی شاپور البرز

ابداعی جالب برای آشپزخانه.بریدن و برداشتن در یک حرکت.بدون کثیفی ،تمیز و راحت .این ابزار آشپز خانه احتمالا در آینده جزو لوازم لاینفک آشپزخانه خواهد شد.

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:کارد,پیتزا,سرو پیتزا, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

میز قهوه خوری و آکواریوم-جندی شاپور البرز

ابداع کننده این میز قهوه خوری به فکر تنوع نیز بوده ،شما همراه میز خود یک آکواریوم کامل با ماهی ها ،گیاهان آکواریوم تزئینی، روشنایی، پمپ های تصفیه، و هر چیز دیگری که شما نیاز دارید را خواهید داشت.

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:میز,قهوه خوری,آکواریوم,تنوع,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
این لنز دوربین فوق العاده و با کیفیت در واقع یک فنجان قهوه است که به زیبایی طراحی شده و می توانید به راحتی در آن قهوه بنوشید.این می تواند یک هدیه عالی به علاقه مندان عکاسی باشد علاوه بر اینکه مردمی را که شما را در حال نوشیدن می بینند شوکه خواهید کرد! 

لنز دوربین و فنجان قهوه - جندی شاپور البرزلنز دوربین و فنجان قهوه -وبلاگ جندی شاپور البرز

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:لنز دوربین,فنجان قهوه,لنز,دوربین,فنجان,ابداع, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

طوفان آیزاک.ترجمه.جندی شاپور البرز

در هفتمین سالگرد طوفان کاترینا هاریکان ایزاک، اولین ضربه خودبه لوئیزیانا را وارد کرد.ولی با توجه به دوره ی خنک تر بودن آبها نسبت به دوره ی کاترینا ،به این معنا خواهد بود که این طوفان جای پای طوفان مخرب کاترینا را نخواهد داشت.در درجه بندی هاریکانها طوفان ایزاک درجه 1 را داشته است.(شدت در مقیاس Saffir-Simpson)در اگوست سال 2005 طوفان کاترینا به لوئیزیانا رسید ،طول خلیج مکزیک را در نوردیدو ویرانی عظیمی در نیو اورلئان بوجود آورد.شدت طوفان کاترینا در حین عبور از آبهای گرم جریان گلف استریم ناگهان از درجه 3 به درجه 5 رسید.(گرمای آب مسبب این تشدید بود).زمانیکه به ساحل رسید،شدت آن به درجه 4 کاسته شده بود ولی بازهم باعث میلیارد ها دلار خسارت و کشته شده 1700 نفر از مردم گردید. جریان آب خنک تر و مسیر جریان و حرکت طوفان آیزاک نشان می دهد که نهایت سرعت آن به 130 کیلومتر در ساعت (در مقابل 224کیلومتر در ساعت طوفان کاترینا) می رسد.تا کنون این طوفان باعث مرگ 5 نفر در هائیتی و 2 نفر در جمهوری دومینیکن گردیده است . با توجه به شدت پایین طوفان،جهت رعایت احتیاط، نواحی در خطر خالی از سکنه گردیده و هشدار های لازم به مردم داده شده است. این سرعت پایین خطرات دیگری را درپی دارد .مرکز مطالعات هاریکانها اعلام نموده که این سرعت پایین امکان ایجاد سیل را در پی خواهد داشت.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:طوفان آیزاک,هاریکان,طوفان کاترینا,سالگرد طوفان,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

- ژاپن 75 آتشفشان فعال دارد یعنی از هر 5 آتشفشان فعال در جهان یکی در ژاپن قرار دارد.

- سردترین نقطه زمین وستوک در قطب جنوب بوده که دما درآن به منهای 81 درجه سانتی گراد رسیده است. 

- بزرگترین دهانه ناشی از برخورد شهابسنگ در مکزیک واقع شده است که 311 مایل یا 500 کیلومتر بزرگی آن می باشدو میگویند که منجر به نابودی دایناسور ها شده است.

- هر 1.26 ثانیه یک بچه در هند به دنیا می آید و تا سال 2075 با این نرخ رشد اولین کشورپرجمعیت جهان خواهد بود و این درحالیست که 40 درصد از فقیر ترین مردم زمین در این کشور زندگی می نمایند.

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 ... 211 212 213 214 215 ... 233 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , scientific.alborz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com